Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمد عطریانفر و عباس سلیمی نمین مهمان نامه‌نیوز بودند تا درباره چینش کابینه دوازدهم و انتظارات و انتقادهایی که به آن وارد می شود به بحث و تبادل نظر بپردازند.

امید کرمانی‌ها: حسن روحانی در انتخاب اعضای دولت دوم خود براساس ملاک و معیاری عمل کرد که شگفتی اصلاح طلبان را در پی داشت. اصلاح طلبان انتظار داشتند او کابینه ای را بچیند که صدا و نماد گفتمانی آنها در جامعه باشد اما به نظر می رسد برخلاف انتظارات، امروز اصلاح طلبان معتقدند رویکرد محافظه کاری بر نگاه روحانی سایه افکنده است تا با این کار هم از حجم انتقادات اصولگرایان بکاهد و هم شکافی بین نیروهای آن جریان ایجاد کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

محمد عطریانفر و عباس سلیمی نمین مهمان نامه‌نیوز بودند تا درباره چینش کابینه دوازدهم و انتظارات و انتقادهایی که به آن وارد می شود به بحث و تبادل نظر بپردازند.

عطریانفر عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی می گوید: اظهارنظرهای رسانه ای چند چهره اصلاح طلب را نباید به مثابه موضع جناح اصلاحات گذاشت چراکه محمدخاتمی چنین دیدگاهی ندارد اما عباس سلیمی نمین می گوید: اگر محمد خاتمی از نوع چینش کابینه اعلام نارضایتی نمی کند به واقع گرایی او از ظرفیت اصلاح طلبان معتدل بر می گردد اما واقعیت قصه آن است که روحانی می خواهد اصلاح طلبان را کنترل کند.

نامه‌نیوز: درباره چینش کابینه، می توان گفت آقای روحانی در این دوره به دو دلیل همه را شگفت‌زده کرد. نخست اینکه در سال 92 اصلاح طلبان اصلا وقت تشکیل کمپین منسجمی را برای حمایت از او پیدا نکردند و همینطور اصولگراها هم به نوعی نه موضع منفی و نه موضع مثبت نسبت به او داشتند. اما در این دوره اصولگرایان خودشان را کاملا قطب مقابل آقای روحانی تعریف کردند و اصلاح طلبان هم کاملا تمام قد در حمایت از او وارد صحنه شدند به طوریکه تمام ستادهای آقای روحانی در تهران و سراسر کشور از اصلاح طلبان تشکیل شده بود. اما اینطور تحلیل می شود که کابینه دوم او بیشتر اصولگراتر شده است. راجع به این پدیده صحبت کنیم ؛ آیا این تحلیل را قبول دارید یا خیر؟

عطریانفر: من خیلی این تعابیر را باور ندارم چون اصلا زاویه نگاهم طور دیگری است. خیلی علاقه ای هم ندارم که در مقام تحلیل و تاویل تحولات سیاسی حول و حوش کابینه آقای روحانی با ادبیات سیاسی پیشین گفتگو کنیم. من فکر می کنم که سال 92، سال بسیار مهمی بود. به این معنا که خیلی در تداوم و تقابل دست به دست شدن های کابینه بین دو نظریه سیاسی در ایران یعنی چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب نبود. از این جهت یک نقطه عطف و آغاز و شاید پایانی بر چیز دیگری است. البته این تحلیل می تواند محل بحث واقع شود اما چون کلا در حوزه نظریه پردازی سیاسی انسان باید واقع بین باشد –حال آنکه من عمدتا آدم خوش بینی هستم- در مقام استدلال که چرا سال 92 از روند پیشین خودش متفاوت بود به نکاتی اشاره می کنم؛ نخست اینکه برای اولین بار بود که یک اندیشه سیاسی استمرار و تداوم اندیشه گفتمانی خودش را به جای اینکه در مقام تطبیق مصداق بر مفهوم در درون نیروهای داخلی خودش جستجو و انتخاب کند این رویکرد را خارج از حیطه و دایره خودش برد. فی الواقع اگر اصلاح طلبی را به عنوان یک گفتمان سیاسی به رسمیت بشناسیم، به جای انتخاب یک چهره از درون خودش مثلا آقای دکتر عارف، به سمت آقای دکتر روحانی تمایل پیدا کرد و دست بر قضا این شخصیت از شخصیت هایی است که از چهره ها و نام آور اندیشه اصولگرایی است که از ابتدای انقلاب تا این تاریخ در این حوزه تنفس سیاسی کرده، قدم برداشته و سخن گفته است. به اعتقاد من فی الواقع این انتخاب، انتخاب از سر جبر و استیصال هم نبود بلکه به عنوان یک انتخاب مبتنی بر تدبیر صورت گرفت. نکته دیگری که می توانیم روی آن تاکید کنیم اینکه در این انتخاب اصلاح طلبان در مقام معامله نبودند. به این معنا که ما آقای روحانی را بر گزینیم که آقای روحانی متقابلا به نفع ما چک بکشد و اصلا چنین گفتگویی رخ نداد. نکته دیگر دو حادثه مهم است که سال 92 از سر گذراند؛ یکی بالاخره دوران تلخ مدیریت هشت ساله جناب آقای احمدی نژاد بود که اصلاح طلبان در خاطر داشتند و به عرصه جدیدی ورود کردند که گذشته و اشکالات خودشان را بازخوانی کنند. در ادامه همین وضعیت خاطره تلخ 88 به عنوان یک حادثه نگران کننده که در ادبیات سیاسی جاری از آن یا به فتنه یا سوءتفاهم نام برده شد و خیلی هم برای ما مهم نیست که این رویداد را سوءتفاهم ببینیم یا فتنه؟ فتنه از باب اینکه آیا دشمنان ملت و ایران در بزنگاه ها و فراز و فرودها قصد سوءاستفاده داشتند؟ بله، داشتند. ولی آیا اینکه این آشفتگی و سوءاستفاده چه نسبتی با یک جریان فکری داشت؟ از نظر من هیچ نسبتی نداشت و سوءتفاهمی بیشتر نبود که خوشبختانه از آن گذر شد. حالا خیلی هم در مقام اینکه فلانی و دیگری چه گفتند، نیستیم. طبیعی است این وضعیت ما را به یک نقطه جدیدی می رساند که آیا می توانیم به یک سنت و یک تفاهم گفتمانی در دفاع از منافع ملی برگردیم؟ فی الواقع سال 92 پدیده ای است از جنس سال 60 که بعد از حوادث سیاسی ایران از سر گذرانده و درست به یک نقطه توافق می رسد. با این تفاوت که قبل از 60 مجموعه ای از جریانات مدعی قدرت به دلایل مختلف مثل نداشتن وابستگی به نظام سیاسی و اسلامی ایران از صحنه سیاسی کشور خارج شدند یا به هر صورت در مقام توطئه و ترفندهایی بودند که نظام کشور را بهم بریزند درحالی که در 92 اساسا از این جنس نبود و یک رجعت و توافق مجددی بود که فی الواقع صورت گرفت و ما به یک نقطه متمرکزی مجددا نزدیک می شویم. اگر از این منظر سال 92 را برآورد کنیم، تحلیلی که بدان اشاره کردید، خیلی نسبتی با قضیه آقای روحانی پیدا نمی کند لکن از باب صراحت بیشتر تصور می کنم که بخشی از فرمایش شما را تائید کنم، به این معنا که موضع همراهی و حمایتی سال 96 اصلاح طلبان و این گفتمان سیاسی در ایران از آقای روحانی با اعتماد به نفس بالاتر و نیرومندی نسبت به سال 92 رخ داد و این را به رسمیت می شناسیم. نکته دیگر هم اینکه متقابلا گفتید که شاید در سال 92 ظرفیت اصولگرایی خیلی در مقام تقابل با آقای روحانی نبود. این را هم تائید می کنم که از منظر اصولگرایی به آقای روحانی با یک نگاه کج دار و مریز و نگاهی از منظر نگرانی و نیم نگاهی از ناحیه امید نگاه می شد اما آنچه امروز رخ می دهد، مرز بین تردید و امید سال 92 در بین اصولگرایان نسبت به آقای روحانی، در سال 96 کمی روشن تر و دقیق تر شد. شما اشاره کردید که اصولگرایان کلا نگران هستند و با آقای روحانی مرزبندی پیدا کرده اند. این مرزبندی را در بخش افراطی و رادیکال تائید می کنم اما در سطح گسترده ای از نیروهای معتدل اصولگرایی اینطور نیست و نگاه شان نسبت به آقای روحانی اساسا آنطور که شما تعریف می کنید که تصویر کاملا شفافی است، توصیف نمی شود. به گفته شما اصلاح طلبان هم نسبت به آقای روحانی کمی دغدغه مند شده اند و نوعی معترض اند. اگر ملاکتان عرصه گفتگوهای رسانه ای که در اختیار چهره هایی است و از آن برداشت کرده اید و مطرح می کنید، درست است اما حقیقت سیاست و سیاست ورزی فقط رسانه نیست و پشت صحنه هم هست. آنچه ما شاهدش هستیم که نمادش آقای خاتمی است-در گذشته قبل از رحلت آقای هاشمی- پشتیبان این نظریه بود و بخش نیرومندی از نیروهایی که در احزاب کلیدی اصلاح طلب حضور دارند و حول محور شورای عالی اصلاحات نشست ها و گفتگوهایی انجام می دهند، توقعات مصداقی و موردی از آقای روحانی ندارند و خیلی دنبال این نیستند که چه کسی در چه موقعیتی باشد. ممکن است من محمد عطریانفر نسبت به شخصیتی که مورد انتظارم بوده و به کار گرفته نشده است، نقد داشته باشم ولی این نقد فردی و انفرادی است ولی آن صدای غالبی که از نهاد شورای عالی به گوش می رسد، این است که توقعاتشان از آقای روحانی از جنس گفتمانی است. چون به هر حال ممکن است صدها نفر دوستان لایقی داشته باشید که قابلیت نشستن روی صندلی بعضی از مسئولیتها و مناصب باشند، ولی به هر حال حوزه انتخاب در اختیار آقای روحانی است. بنابراین اگر خیلی ذهنمان را معطوف به افراد بکنیم، هیچکس راضی نخواهد بود حتی ممکن است خود آقای روحانی هم راضی نباشند. ما در مقام بکارگیری و کاربست نیروهایمان بیش از آنکه ذهنمان را معطوف به افراد کنیم باید ببینیم که آیا دولت توقعات مورد انتظار و خواست افکار عمومی را نمایندگی می کند و در درون دولت و مسئولان ارشد نظام اجرایی کشور، گوش شنوایی برای این خواسته ها هست و آیا می توان این را دنبال کنیم؟

نگاه خاتمی به مسائل سیاسی واقع گرایانه تر است

نامه‌نیوز: آقای عطریانفر در مورد نگاه شگفت زده ای که در عرصه رسانه هست، صحبت کردند و معتقدند چند چهره خاص این را مطرح می کنند و بدنه اصلاح طلب، شگفت زده نیست و بیشتر انتظاراتش از آقای روحانی گفتمانی است که باید محقق شود. به نظر شما زمان فعلی که کابینه آقای روحانی در حال نهایی شدن است، شگفت زدگی وجود دارد یا اتفاقی در حال رقم خوردن است که انتظار می رفت؟

سلیمی نمین: در ارتباط با فضای سیاسی که در پیش رو داریم، قطعا این فضا تعدیل شده خواهد بود. یعنی تمایل همه جریانات و عناصر وزین گرایش های مختلف به این است که تنش های ایجادشده در چارچوب رقابتها کاهش پیدا کند. به همین دلیل هم انتقاداتی به آقای روحانی صورت می گرفت چه در دوران فعالیتهای انتخاباتی و چه بعد از کسب آرای اکثریت. حال اینکه به چه دلایلی آقای روحانی وارد فضایی شد که بیشتر نیروهای تندروی اصلاح طلب به آن اقبال داشتند، بحث مستقلی را می طلبد. اما در مورد فرمایشات آقای عطریانفر اجازه دهید که یک مقدار تفکیک کنم. فکر می کنم موضعی که آقای عطریانفر گرفتند بیشتر موضع کارگزاران است و نه کلیه اصلاح طلبان. حالا درست است که ایشان فرمودند آقای خاتمی با این گرایش موافق هستند اما این بحث دیگری دارد. آقای خاتمی نگاهش به مسائل سیاسی واقع گرایانه تر است نسبت به بسیاری از نگاه های اصلاح طلب اما اینکه همان نیروهای اصلاح طلب بحث عبور از آقای خاتمی را مطرح کردند بویژه در دولت دوم ایشان، بنابراین واقع نگری یکی از خصوصیات شخص آقای خاتمی است اما به این معنی نیست که نگاه آقای خاتمی هم به لحاظ گفتمانی و هم به لحاظ متن با گفتمان کارگزاران منطبق باشد. یکی از دلایل واقع نگری آقای خاتمی این است که واقعا الان اصلاح طلبان منطقی دارای ابزارهای لازم برای اینکه بتوانند گفتمان خودشان را به صورت مستقیم دنبال کنند، نیستند. از این رو، تمایلی به کارگزاران و منجمله آقای روحانی پیدا کردند. البته نمی خواهم بحثهای در محافل خصوصی را مطرح کنم که خیلی هم درست نیست مبنای تحلیل قرار بگیرد ولی به نظرم رسیدن به این جمع بندی که آقای خاتمی به لحاظ گفتمانی یک پدیده ای است متفاوت از آقای روحانی خیلی سخت و دشوار نیست. البته تند شدن آقای روحانی در دوران انتخابات، نه به دلیل گفتمان بلکه براساس تحلیلی بود که به آن رسید و عمل کرد تا بتواند شرایط خودش را در انتخابات بهبود ببخشد. هرگز گفتمان آقای روحانی این نبود چه در ارتباط با حقوق اساسی جامعه از جمله آزادیها و غیره که قابل بحث است. یعنی آیا مشی آقای روحانی در گذشته با این حرفها خیلی سازگاری داشت یا خیر؟، باز یک موضوع مستقلی را می طلبد. بنابراین فکر می کنم آقای روحانی در واقع بعد از انتخابات و بعد از اینکه به این جمع بندی رسید که ادامه مشی انتخابات نمی تواند موجب شود که یک جریان را کاملا حذف کند به طوریکه انتقادی از او صورت نگیرد، فضای انتقادی در جامعه چه انتقاد منطقی یا غیرمنطقی، حتی تداوم بحثهای انتخاباتی در بعد از پیروزی که واقعا تعجب همه را برانگیخته بود، ناشی از این بود که آقای روحانی خیلی انتقاد را نمی پسندد. یعنی خیلی با انتقاد سر خوشی ندارد لذا تصور این بود که ایشان می تواند با تداوم این مشیء کاملا جناح رقیب را در حاشیه و انزوا قرار دهد و آنها را کاملا بایکوت کند و مسئله انتقاد را برای خودش یک مقدار حل کند.

یکی از بزرگان اصلاح طلب می گفت روحانی با ما هم تعامل ندارد

نامه‌نیوز: یعنی تحلیل شما این است که آقای روحانی کابینه را اصولگراتر چید تا به نوعی حجم انتقادات اصولگرایان را کاهش دهد؟

سلمیی نمین: من هنوز وارد این نشدم و قبل از مسئله کابینه را بحث می کنم. فکر می کنم به غیر از بعضی نقاط ضعف آقای خاتمی که نمی توان آن را نادیده گرفت اما به حق یکی از قوت های آقای خاتمی باز کردن فضای سیاسی در ارتباط با اینکه جامعه بتواند در زمینه انتقاد و ارائه نقطه نظرات یک فضای بازتری را داشته باشد. اما در دوران آقای روحانی این فضای باز را خیلی شاهد نبودیم که فکر می کنم به همان روحیه او برمی گردد که خیلی اهل تعامل و شنیدن حرفهای مختلف نه از اصولگرایان که از اصلاح طلبان هم نیست. نمی خواهم اسم ببرم ولی این مطلب را نزد یکی از بزرگان اصلاح طلب مطرح کردم، گفت فکر می کنید آقای روحانی فقط حرف شما را گوش نمی دهد؟ او با ما هم تعامل ندارد. بنابراین می خواهم بگویم که گفتمان آقای روحانی بیشتر به گفتمان کارگزاران شباهت دارد. اما اینکه آقای خاتمی به دلیل واقع نگری در عرصه سیاسی، روی خوش نشان می دهد نه اینکه همان گفتمان را می پذیرد. من این فرمایش آقای عطریانفر را اصلا قبول ندارم. نه حالا اینکه جمله ای را از آقای خاتمی عکس این قضیه شنیده باشم اما به لحاظ شناختی که از این دو بزرگوار نزد من هست، گفتمان هایشان تطبیق ندارد.

نامه‌نیوز: شما قبول دارید که آقای روحانی کابینه را اصولگراتر چید تا از حجم انتقادات اصولگرایان نسبت به خودش کم کند؟

سلیمی نمین: به نظرم از این منظر نیست. ببینید! اگر کسی آقای روحانی را از نظر شخصیتی بشناسد، ایشان کسی نیست که بخواهد زیر بلیت هیچکس برود.

نامه‌نیوز: حتی اصلاحات.

سلیمی نمین: حتی آقای خاتمی! یعنی فردی است که خودش را یک فرد تمام و کمال می داند. طبیعتا حاضر نیست که یک سکوی سیاسی باشد و یک شخصیت برجسته سیاسی بر او سایه بیفکند. این در مورد حتی آقای هاشمی هم صادق بود و من مصادیق زیادی دارم که می توانم ثابت کنم که ایشان برخلاف میل آقای هاشمی در زمینه هایی کاری کرد که ایشان سایه ای را از جانب آقای هاشمی دریافت نکند.

نامه‌نیوز: آقای عطریانفر نظر شما چیست؟ در مورد همین بحث چیدن کابینه یک دیدگاه هم این است که آقای روحانی کابینه را اصولگراتر چید تا از حجم انتقادات اصولگرایان نسبت به دولت کم کند. آقای سلمیی نمین چنین دیدگاهی را قبول ندارند.

عطریانفر: من با آقای سلیمی نمین هم عقیده ام. اصلا به زبان عوام دست فرمان آقای روحانی اصلا اینطوری نیست که شما باورتان این باشد که مثلا یک گام اندکی در بحث تغییر چند چهره در کابینه برداشته تا کسانی را راضی و ساکت کند تا حجم انتقادات را نسبت به خودش کاهش دهد. اصلا اینطوری نیست. اجازه دهید از یک زاویه دیگری نگاه کنیم. اولا در این نقطه بحثمان مبنای آقای روحانی نبود که تیپش چیست و چگونه است؟ اینکه ما ذهنمان اسیر سانترالیزم باشد که در ادبیات مارکسیستمی تحلیل کنیم یا حتی تحت تاثیر اندیشه جریان مجاهدین خلق که به یک سازمان تروریستی تبدیل شدند، دنبال چنین ادبیاتی بودند که این تبعیت ها و گوش به فرمان بودن ها خیلی در عرصه گفتگوهای ما محلی از اعتنا ندارد. اجازه دهید این بحث را با یک بیان کلان فلسفی آغاز کنم؛ در اندیشه دینی و کلام اسلامی ما هیچ دو موجود اصیلی قابل اتحاد نیستند. اصلا این یک امر ممتنع است. «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»، چرا خداوند یک موجود اصیل است و هیچ الهه دیگری را به رسمیت نمی شناسد؟ چون خدا، باید عالی ترین و فوقانی ترین موجودی باشد که انسان و بشریت نسبت به او تبعیت داشته باشند. خداوند این هم عرضی در پدیده اصیل را به رسمیت نمی شناسد و یک امر ممتنعی تلقی می کند. دو امر فرعی می توانند با هم متحد شوند و یک وجه فرعی می تواند در یک وجه اصیلی اتحاد پیدا کند. خاطرم هست سالهای 60 و اوایل انقلاب بحثی تحت عنوان «وحدت حوزه و دانشگاه» داشتیم. خیلی از این صحبتها می شد ولی خروجی نداشت. خاطرم هست حضرت آیت الله جوادی آملی حفظهما الله، فیلسوف بزرگ، متدین و مخلص بحثی را در همین زمینه آغاز کرد که اصلا این وحدت عملی هست؟ ممتنع نیست؟ و این بحث را باز کرد که ما از چه زاویه ای می توانیم این وحدت را به رسمیت بشناسیم. خروجی فرمایشات آقای جوادی این بود که ما زمانی می توانیم وحدت حوزه و دانشگاه را به رسمیت بشناسیم که حوزه و دانشگاه مستحیل در امر سومی باشند که این وحدت بتواند حاصل شود که آن را گفتمان اسلامی و اعتقادی می نامید. ولی اگر بنا بر این بود که ما به حوزه اصالت دهیم و دانشگاه را فرع تلقی کنیم ایشان معتقد بود که این امر امکان ناپذیر است. کمااینکه بخشی از گفتگوها از همین جنس بود. برخی از حوزه روشنفکری ما معتقدند که اصلا به حوزه چه مربوط است؟ اگر می خواهند آنها باید بیایند و در درون ما ادغام شوند. کمااینکه متاسفانه برخی از رویکردهای ما در حوزه مباحث روحانی در حوزه های دینی این بود که 4 تا واحد درسی از آن درس هم بگذارند که احتمالا وحدتی حاصل شود. می خواهم بگویم که اصلا در یک سطوحی از حضور و حیات سیاسی که قرار می گیریم، مفهوم تمکین و تبعیت یک امر ممتنعی است.

نامه‌نیوز: درواقع شما معتقدید که امروز امکان اینکه یکی سایه دیگری باشد، وجود ندارد.

عطریانفر: اصلا اینها یک مقدار شوخی است. نه خاتمی تابع روحانی است و نه روحانی تابع خاتمی است. نه روحانی، تابع هاشمی است و نه هاشمی تابع روحانی. حتی بالاتر بروید، گفتمان سیاسی مقام رهبری و شخص هاشمی رفسنجانی. گفتمان مرحوم شهید محمدحسین بهشتی و شخص امام(ره). گفتگوی اکبر هاشمی رفسنجانی با حضرت امام. اینها در مقام التزام تابع بودند چراکه الان هم هستیم و همه هستند اما در مقام گفتگو و تعدیل یک مفهومی که باید تقویت و روشن شود، اصلا این تبعیت ها را خیلی به رسمیت نمی شناسیم. البته توافق ایجاد می شود یا در ادبیات اجتماعی اش می گوییم در یک امری توافق می کنیم. مثلا امروز توافق می کنیم که با هم بنشینیم و گفتگو کنیم. آیا این توافق به مفهوم تبعیت سیاسی است؟ نه، توافق بر اساس همان مبناست که باور می کنیم. من مثلا خیلی باور ندارم که اگر آقای روحانی حرف آقای هاشمی رفسنجانی را گوش نمی کرد پس این دلالت بر این دارد که گفتمانشان کاملا متفاوت بود. هرچند که در یک سطوحی ممکن است همفکری نداشته باشیم ولی در سایر سطوح ها ممکن است داشته باشیم. و اساسا اینکه من می فرمایم و دیگری اجرا کند، اصلا از دستور کار ما خارج است. از این جهت فکر می کنم زاویه نگاهمان را نسبت به تمشیت امر سیاست بین این شخصیت ها از این زاویه نگاه نکنیم. خاتمی گفتمان خودش را دارد، روحانی گفتمان خودش را دارد، هاشمی گفتمان خودش را دارد و دیگر شخصیتهایی که الان در عرصه قدرت حضور دارند و نقش آفرین هستند هم گفتمان خودش را دارند. در نقاطی با هم تقارن پیدا می کنند و در بعضی از نقاط از هم فاصله می گیرند. ما فرصتی که در میانه این لایه ها پیدا می کنیم باید ببینیم که منافع ملی مان چگونه قابل تامین است و چگونه باید دنبال کنیم؟ از این نقطه که عبور کنیم کابینه آقای روحانی براساس آنچه من بپسندم و شما بپسندید و به دیگری حال بدهیم یا ندهیم، نیست. ایشان یک برداشتی از شرایط موجود دارد که مبتنی بر تصمیمات و تدابیر خودش اتخاذ می کند. ممکن است در درون این تدابیر، صلاح سنجی ها و صلاحدیدهایی را رعایت کند که بحثی در این مورد نداریم و هر کسی این کار را می کند. چراکه معمولا ذهنش معطوف به نتیجه و وظیفه است و هرچه که اسمش را بگذاریم، ممکن است ملاحظاتی را به کار بگیرد ولی اینکه شما می فرمایید قصد حال دادن داشته که اصولگرایان سطح مطالباتشان را کاهش دهند، اینطور نیست.

چرا آقای روحانی اصلا جواب این شایعه را نداد

نامه‌نیوز: وقتی موضع گیری های شخصیت های اصلاح طلب را نگاه می کنیم، به طور مشخص آقای حضرتی خیلی سعی می کرد که خبرهای چینش کابینه را با توئیت ها یا یادداشتهایی که در اینستاگرام می نوشت، منتشر کند که چه کسی سکاندار کدام وزارتخانه خواهد شد، تا قبل از بازداشت آقای فریدون اعلام رضایت می شد و اصلاح طلبان یک جورهایی لبخند رضایت بر لب داشتند اما بعد از بازداشت آقای فریدون اظهار نگرانی هایشان شروع شد! آیا این نقطه عطفی در موضوع چینش کابینه بود یا یک موضوع کاملا مستقلی از چینش کابینه است.

سلیمی نمین: من فرمایشات آقای عطریانفر را متوجه نشدم که چه قرابتی بین حرفهای من و نگاه مارکسیست ها یا مجاهدین خلق وجود داشت؟! خواننده را گیج نکنیم که من چه گفتم که آقای عطریانفر اشاره کردند آن دوران ها تمام شده؟ ببینید! من این بحث را مطرح کردم که قطعا گفتمان آقای خاتمی با گفتمان

منبع: نامه نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت namehnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «نامه نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۰۵۷۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) احمدی نژاد: ۴۰ هزار هکتار بدهیم؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

منبع: روزنامه فرهیختگان

دیگر خبرها

  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • ادعای‌های متعارض اصلاح‌طلبان در خصوص انتخاب هیئت رئیسه مجلس/ از نگاه چپ‌ها قالیباف با پایداری ائتلاف می‌کند یا با اعتدالی‌ها؟
  • (ویدئو) احمدی نژاد: ۴۰ هزار هکتار بدهیم؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • عکسی قدیمی از همنشینی روحانی تندرو با خاتمی
  • عکسی قدیمی از همنشینی روحانی تندرو با سیدمحمد خاتمی
  • تصاویری از علی لاریجانی و ناطق نوری در یک مراسم سالگرد شهید مطهری/ محسن هاشمی هم آمد